تاریخ : دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:بیانات مقام معظم رهبری,صهیونیست ها,«از نهر تا بحر»امام خامنه ای , «از نیل تا فرات» صهیونیستها را غرق کرد, ساعت 8:38
توسط : montazer
توسط : montazer
«از نهر تا بحر»امام خامنه ای ، «از نیل تا فرات» صهیونیستها را غرق کرد
سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در پنجمین اجلاس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین حاوی نکات دقیق و ظریفی بود که البته برای میهمانان فرهیخته کشورهای اسلامی، اشارات و تبیینهای رهبری واضح بود و برای مخاطب فهیم داخلی هم باید از برخی وجوه سخنرانی فنی رهبر انقلاب رمزگشایی گردد.
جامعه موزاییکی معمولاً جامعه شناسان غربی و نویسندگان علوم سیاسی غربی هرگاه در مورد بافت جمعیتی و هویتی «خاور میانه» صحبت میکنند از لفظ «هویت موزاییکی» یا «جامعه موزاییکی» استفاده میکنند که البته مقصود آنها این است تا تنوع قومی، زبانی و نژادی خاورمیانه را به نوعی انفکاک و گسست فرهنگی تحلیل و منشأ «چالشها» و «جنگهای» خاورمیانه را همین تفاوتها و تمایزات قلمداد کنند. البته این تحلیل که قومیتهای عرب، فارس، ترک، کرد و غیره در خاورمیانه را منشأ مؤثر درگیریها و اختلافات بدانیم، خط تحلیلی قدیمی غرب است که تفرقه بیاندازند و به خیال خودشان حکومت کنند و از همه مهمتر منشأ خارجی آشوبزای خاورمیانه فراموش شود. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود از لفظ «جامعه جعلی و موزاییکی» برای اسرائیل استفاده فرمودند و این نکته از صحبتهای ایشان تلویحاً برداشت میشود که اولاً جامعه خاورمیانه با سابقه تاریخی تفاهم و همزیستی فرهنگی خود، یک جامعه دستساز و موزاییکی نیست و اتفاقاً این واژه برای اسرائیل مناسب است و ثانیاً منشأ آشوبهای خاورمیانه تشکیل همین غده زائد و مصنوعی در منطقه است که با دخالتهای خارج منطقه تشکیل شده است. توجه به همه فلسطینیها 5 میلیون آواره فلسطینی در کشورها و مناطق مختلف جهان از حق طبیعی حضور در سرزمین آبا و اجدادی خود محروم شدهاند. طرح تشکیل دولت مستقل فلسطینی که سر و صدای زیادی را ایجاد کرده علاوه برآنکه کلیت سرزمین فلسطین را مدنظر نمیگیرد، صرفاً طرحی برای فلسطینیهای حاضر در سرزمین فلسطین است و میلیونها آواره را نادیده میگیرد. چه طور است استدلال اسرائیلیها مبنی بر اینکه آبا و اجداد آنها قرنها پیش در فلسطین بودهاند از سوی مجامع سمبولیک بینالمللی شنیده میشود اما حق طبیعی بسیاری از آوارگان که در سرزمینهای فلسطین به دنیا آمدهاند، نادیده گرفته میشود؟ تأکید رهبر معظم انقلاب بر اصل «همه فلسطین برای همه مردم فلسطین» علاوه بر بُعد سرزمینی، ناظر به بُعد جمعیتی نیز هست. امروزه در فلسطین میان فلسطینیها و اشغالگران صهیونیست، نوعی «جنگ جمعیتی» وجود دارد که با بازگشت آوارگان فلسطینی توازن جمعیتی در داخل فلسطین به نحو قاطعی علیه اشغالگران صهیونیست خواهد بود. «از نهر تا بحر» در برابر «از نیل تا فرات» پرچم نحس کشور اسرائیل که حاوی دو خط آبی در بالا و پایین است به شعار اسرائیل بزرگ یا سرزمین کامل اسرائیل اشاره دارد که مدعی هستند خداوند از رود نیل تا فرات را به آنها بخشیده است! مدتها اشغالگران قدس این رؤیای تعبیر نشدنی را در ذهن خود میپروراندند که بالاخره روزی خواهند توانست بر این منطقه بزرگ و استراتژیک یعنی از نیل تا فرات مسلط شوند. حتی تا چند دهه پس از تشکیل این رژیم در سال 1945، پیش رویهای اسرائیلیها و عقب راندن مسلمانان منطقه در جنگهای 6 روزه و 3 روزه، قدری به این خیال خام دامن زد. اما در سالهای اخیر و پس از شکستهای مفتضحانه در جنگهای 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه، خود سران صهیونیست نیز از نیل تا فرات را یک آرمان دست نیافتنی خواندند. عملاً استراتژی حفظ سرزمینهای موجود در دست اشغالگران، به عنوان تنها گزینه عملی آنها روی میز باقی مانده است. از این طرح تشکیل کشور مستقل فلسطینی(طرح دو دولت) را به طور غیر مستقیم دوباره مطرح کردهاند- این طرح علیرغم مخالفت ظاهری اسرائیلیها توسط خود آنها القا شده است- تا اولاً به طور ضمنی توسط کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته شوند و ثانیاً 80 درصد از سرزمین فعلی را برای خود تضمین کنند. شاه بیت بیانات رهبر معظم انقلاب، اصطلاح «فلسطینِ از نهر تا بحر» بود که بی اختیار تکبیر نخبگان دعوت شده را در پی داشت. این سخن یعنی علاوه بر آنکه باید از نیل تا فرات فراموش شود، وضعیت فعلی نیز پذیرفته نیست و این مسیر باید پله به پله تا آزادی کامل سرزمین فلسطین ادامه یابد. بدون شک اصطلاح زیبای «از نهر تا بحر» تا مدتها شعار اصلی فلسطینیها و جبهه مقاومت در برابر اسرائیل خواهد بود. این خط تحلیلی با همین واژه تأثیرگذار و بُرنده، خیلی سریع از سوی خالد مشعل و اسماعیل هنیه دنبال شد و اهمیت آن، چنان بود که همان شب مقامات رژیم صهیونیستی را به عکسالعمل بیاهمیت و انفعالی واداشت. دو جنگی که موسم برداشت یهود نبود! رهبر معظم انقلاب در تحلیل خود، بیداری اسلامی منطقه، مسئله انتفاضه فلسطین و پیروزی انقلاب اسلامی ایران را در یک مسیر واحد قرار دادهاند. نکته خیلی مهم آن است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی ایران(1979) نتیجه مقاومت در برابر اسرائیل شیب صعودی به خود گرفت و روز به روز پیشرفت کرد. پیروزی انقلاب اسلامی و به دنباله آن، مقاومت 30 ساله جمهوری اسلامی در برابر آمریکا و سیستم سرکوبگر نظام جهانی، زمینه را برای شکست اسرائیل مهیا نمود. انقلاب اسلامی خون تازهای در رگهای فلسطینی جاری کرد. بعد از دو جنگ عجیب و بینظیر 33 روزه و 22 روزه اسطوره شکستناپذیری اسرائیل عملاً فروپاشید. مثل قدیمی در اروپا وجود دارد که میگویند: «جنگها موسم برداشت یهود است» اما دو جنگ 33 روزه و 22 روزه عامل خزان یهود و بهار عرب شد. تأثیرات دو جنگ یاد شده در روحیه مردم بپاخاسته منطقه، موضوع یک تحقیق مفصل و مبسوط است که باید به طور شایستهای مورد توجه قرار گیرد. رهبر معظم انقلاب در این رابطه فرمودند: «... سر بر آوردن مقاومت جانانه فلسطینی و لبنانی و پیروزیهای معجزهآسای جوانان مومن در جنگهای 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه از سوی دیگر، از جمله عوامل مهمی بودند که اقیانوس به ظاهر آرام ملتهای مصر و تونس و لیبی و دیگر کشورهای منطقه را به تلاطم درآوردند.» دو راهی غرب: تناقض «منافع» و «شعارها» موج آزادیخواهانه انقلابهای منطقه به هیچ عنوان قابل انکار نیست؛ تحلیلهای غربی اگر هم بخواهند بخشی از واقعیات را نبینند و تحریف کنند صبغه اسلامی و دینی انقلاب را کتمان میکنند اما حتی آنها هم به مؤلفه «مردمی» انقلابها، تصدیق دارند. این مسئله بزرگترین پارادوکس سیاست خارجی غرب است؛ غرب سالها شعار حمایت از دموکراسی و آزادی داده است و از سویی منافع غرب به نحو عمیقی با حکومتهای وابسته و دیکتاتور گره خورده است. تناقض «منافع» و «شعارها» در رویکرد غرب به انقلابهای منطقه و خواستهای ضد صهیونیستی این خیزشها مسئلهای نیست که به راحتی از سوی آنها تدبیر شود. بهاصطلاح «ارزشهایی» که غرب منادی آنها در جهان بوده است اکنون با منافع اقتصادی و سیاسی غربیها هماهنگ نیست؛ نتیجه این تناقض، یا دست شستن از شعارهای چندین ساله است و یا چشم پوشی از منافع؛ حالت اول، قدرت نرم غرب را متلاشی میکند و حالت دوم، فروپاشی تمام عیار هژمونی سلطه است. نکته آنکه هیچ کدام از هر دو حالت فوق مطلوب غرب نیست و به همین دلیل همین تناقض ساختاری ذکر شده است که در اظهار نظرهای مقامات و مسئولین غربی تلون و سردرگمی دیده میشود. و این مسئله بهترین موقعیت برای انتفاضه فلسطین و کل جبهه مقاومت است. از همه اینها بالاتر، این مفروض که «منافع غرب در حمایت تام از صهیونیسم است»، دیگر گزاره بی شائبهای چون گذشته نیست و به جد مورد تشکیک است. مردم و نخبگان غرب، در فضایی که بحران گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی به اوج خود رسیده است، «بار اضافی» نچسبی چون «اسرائیل» را تحمل نمیکنند. در سال 1967، کارل یاسبرز آلمانی جمله معروف خود را گفت که «ما اگر از اسرائیل دست برداریم به معنای این است که از تمدن غربی دست برداشتهایم.» اما امروز مردم اروپا و آمریکا کم کم دارند به این نتیجه میرسند که در چالش بین مسلمانان و صهیونیسم منفعتی برای حمایت از اسرائیل وجود ندارد. این چنین است که رهبر معظم انقلاب تبیین فرمودند: «غرب امروز بر سر دو راهی است. یا باید دست از زورگوییهای طولانی مدت خود بردارد و حق ملت فلسطین را به رسمیت بشناسد و بیش از این نقشه از صهیونیستهای زورگو و ضد بشر پیروی نکند، و یا در انتظار ضربههای سختتر در آینده نه چندان دور باشد.» گردآوری:islammoviea
|
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :
موضوع :
اخبار , ,